"کارل فردریکسن" می خواهد خانمی را ملاقات کند، هر چند خودش تمایل چندانی ندارد و با اکراه این قرار را پذیرفته است. او اصلا خبر ندارد، این روزها، در چنین قرارهایی چه می گذرد، بنابراین مثل همیشه "داگ"، سگ وفادار و یار غارش به کمک "کارل" می آید، تا نگرانی او را کم کند و چند راه اثبات شده برای تحت تاثیر قرار دادن طرف مقابل، به او ارائه دهد. البته روش هایی که بیشتر مناسب سگ ها است!
"کارل فردریکسن" می خواهد خانمی را ملاقات کند، هر چند خودش تمایل چندانی ندارد و با اکراه این قرار را پذیرفته است. او اصلا خبر ندارد، این روزها، در چنین قرارهایی چه می گذرد، بنابراین مثل همیشه "داگ"، سگ وفادار و یار غارش به کمک "کارل" می آید، تا نگرانی او را کم کند و چند راه اثبات شده برای تحت تاثیر قرار دادن طرف مقابل، به او ارائه دهد. البته روش هایی که بیشتر مناسب سگ ها است!